واژه «گمنام» در فرهنگ معین و لغتنامه دهخدا به معنای «بی نام و نشان» و «خمول» بکار رفته
و در مقابل شهرت و معروفیت قرار گرفته است.
در زبان انگلیسی نیز از آن با anonym (شخص بی نام)، cenotaph (مقبره سرباز گمنام)،
unknown (ناشناخته ، مجهول، گمنام، بی شهرت) یاد می شود.
***
گمنامی و گمنام بودن در سیره ، روش و منش اسلامی از فضیلت والا و خاصی برخوردار بوده
و روایات بسیاری درباره انسانهایی که خود را به چنین خصلتی ملزم دانسته اند، آمده است.
بزرگان دینی نیز در سیر و سلوک و شیوه عملی خود، گمنامی را شعبه ای از خلوص در عمل و نیت می پنداشتند
و همواره برای تقرب به خداوند متعال از این اصل اساسی بهره می جستند.
***
با شروع جنگ تحمیلی ادبیات گمنامی در حوزه دفاع مقدس شکل دیگری به خود گرفت.
هنگامی که رزمندگان دلاور ایران اسلامی در برابر تجاوز دشمن بعثی و عراقی قرار گرفتند،
در آن هنگامه عملیات و نبردهای شدید، برخی از پیکرهای مطهر شهدا امکان برگشت به عقبه خودی نداشت
و بعد از جنگ تحمیلی نیز ابدان شریفشان سالها در زیر آفتاب سوزان ماند.
بعد از پایان جنگ، تفحص و جستجو برای کشف و شناسایی شهدای مفقود در غرب و جنوب کشور شروع شد.
از میان شهدای مفقود الاثری که در جریان تبادل شهدا و تفحص کشف شد،
(آنانی که برایشان نام و اعتبار محلی از اعراب نداشت)
بسیاری از شهدا از علائم هویت یاب همچون پلاک برخوردار نبودند،
بنابراین نام و شناسنامه شان شناسایی نشد
و بدین صورت مفتخر به «شهید گمنام» شدند.